دعوای گربه با یه بچه!!!!!!!!!!

دد پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 10:35 ب.ظ

شبیه دعوای منو داداشم در کودکی بود من اون کتک خوره بودم

عسل چهارشنبه 5 بهمن 1390 ساعت 10:04 ق.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

دیگه به ما سر نمی زنین؟؟؟؟
بالا گفتین خبر؟؟ماهم خستگیه کارورزیا رو داریم البته خستگیه این کارورزیا با امتحانات فرق میکنه!!!این خستگیا شیرین تره.
خلاصه سال آخر خیلی خوبه!!!

عسل جون مگه میشه شمارو فراموش کرد؟؟؟!!!!!عمرن...

سلللللللللللام عزیزم امیدوارم هیچ جوره خسته نباشی چشم سرم میزنیم

عسل پنج‌شنبه 29 دی 1390 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

سلام دیانا خانم.
چه خبراااا؟؟؟؟
درساخوب پیش میرن؟؟؟
امیدوارم تو همشون ۲۰ بشین.ممنون که سر می زنین.

سلام عسل خانوم.
از ما خبر خوشیو تو پرانتز خستگی امتحانا که تو وجودمون رخنه کرده
شما چه خبرااااا؟؟؟؟
در سا خوبن شما چطوری؟؟؟؟
من باید بگم مرسی که به ما سر زدی شششششششششیرینم

فاطمه ع سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 10:05 ب.ظ

بینابین جییییییییجر
اکی؟؟؟؟؟؟

اکی ججججججججججججججیییییییییییجججججججججر

فاطمه ع سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 09:49 ب.ظ

مرسی دیانا جون
خیلی ناز بود ولی یه خورده خشن بود

بالاخره خوشت اومد یا نه؟؟؟؟؟؟؟

عسل سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 09:16 ب.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

سلامی دوباره.
ترجمه رو که گرفتی اکی؟؟؟؟
گفتم ماشاا... دختره پر انرژی هستی٬امیدوارم همین طوری هم باقی بمونی.از این به بعد تو پست خودت نظر میزارم.شبت خوش.

اکی گرفتم...
شما ام هی آپ شو بعدش بم خبر بده.
مررررررسی
شبت خوش

عسل سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 09:05 ب.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

دیانا جان ببخشید جواب نظراتت رو تو پست بالایی گذاشتم.یعنی تو پست حمیده خانم.
از این به بعد تو پست خودت نظر میذارم.ببخشید که اشتباهی گذاشتم.

نه عزیزم عذر خواهی نمیخواد که مشکلی نی منکه دیدم کامنت دادی جیجررررررررررررری
عسل جون تو اومدنت افتخاره تازه استاد ترکی مونم که شدی از این ب بعد بت میگم استاد .میخوام ترکی ام یاد بگیرم تو ام انگلیسی یاد بگیر بریم بیمارستان بین المللیه که گفتی.البته تا اون موقع شما ارشدتو گرفتی جیجرم

مژده سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 11:10 ق.ظ

با افتخار تموم میگم بله...
البته اونا فقط یه دفاع بود..

اونم چه دفاعی ۲تایی مونو حریف بودی ...
باید یه تکنیک حرفه ای دیگه ای رو به کار ببریم ما..

رضا پرستاری 90 کرمان سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 11:10 ق.ظ

واقعا این گربه است یا شیر ای ول دیانا عالی بود

هرچی تو اسمشوبزاری

قابل تو رو نداشت

مژده سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 11:05 ق.ظ

دیانا جون خیلی اکشن بود از این به بعد صحنه های فجیع تری رو بذار اخه من عاشقه صحنه های دعوام این ریاد منو راضی نکرد

آره دیگه میدونم سعیمو میکنم جیجر یه صحنه از له شدن سر بچه زیر چرخای تریلی که تازه قبلشم گرگ تیکه پارش کرده رو بزارم واست!!!

راستی آبجی جونی اون خشه رو صورت حمیده ام کارتو بود دیگه بعد از اینکه دسته منو کبود کردی؟؟؟؟؟؟؟؟

arghavan دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

سلام همکار
فیلم باحالی بود ...

قابل نداشت همکار..

بابک دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام
ببخشید متوجه نبودم
راستی میگم بیچاره گربه!!!

سلام

چی چیو بیچاره گربه!!!!
بیچاره نی نی به اون نازی که کتک خورد از گربه به اون وحشی ای!!!!!!!

من که خودم خوشم نیومد گفتم که واسه شوخی گذاشتمش!!

MOHSEN یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 08:54 ب.ظ

تصویر قشنگی بود منم طرفدار گربه هستم چون تنها حیوونیه که خیلی بهش علاقه دارم

اتفاقا من از گربه زیاد خوشم نمیاد یه جورایی ام از ش میترسم ولی واسه اذیت کردن گذاشتمش تو وبلاگ..[:S024:
(قسمت اخر پیشه خودمون بمونه)

زهرا مامایی ۹۰ یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 07:03 ب.ظ

خخخخخخخیییییییییلی قشنگ بود مطالب بیشتری توی وبلاگتون بذار چون خیلی با حال هستن

باشه عزیزم
ولی به قول آقا امین(نویسنده دیگمون)ما جامونودادیم به جوونترا

پریا یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 12:42 ب.ظ

راستییییییییییییی اون ۵۲۵ عدد خاصی نیست فقط اشتباه تایپی بوده

من خودم فهمیدم فقط خواستم به روت نیارم خواهری

زهره ص یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 12:42 ب.ظ

من از گربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه متنفرم دیانا چرا با این مطلبت اینقدر منو اذیت میکنی؟؟؟این رسمشه خواهری؟

بیچاره بچهه اخـــــــــــی طفلی

لطفا اگه میشه دیگه از این مطالب ناز!!!!!!نزار یا حداقل اگه گذاشتی اینقدر اصرار نکن که بیام و ببینم چون واقعا بدم میاد بدم میاد بدم میاد ok?

باشه باشه باشه ....

خب گفتم ببینی که بیشتر از گربه بدت بیاد...
تاره یه آدمه قوی ای مثل تو که نباید از حقیقتی چون گربه فرار کنه

خودمونیم فقط واسه تو گذاشتمش تازه یادم بنداز اون گربه ای رو که از خونه آوردمو بت بدم هی یادم میره..

حمیده یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 12:38 ب.ظ

الهی بگم چی بشی!!!!! با این مطلبت

اخیش بچه گناه داشت اخه من از گربه متنفرم چی جوری دلت اومد اینو بذاری تو وبلاگ.حسابی حالمو گرفتی

سعی کن مطالب قشنگ تری بذاری

آه تو روحه این گربه ی بد که حال خواهریمو گرفت حمیده باور کن خودم حالشو میگیرم تو فقط گریه نکن خواهش!!!!!!!!!!!!!!!!

y.s یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 12:37 ب.ظ

[جلل خالق
به حق چیزای ندیده و نشنیده

اینکه خوبه من وقتی اینقدی بودم یه دعوای فجیعتر از این رو با یه خروس داشتم چه پنگالی کشید نامروت هیچ وقت یادم نمیره..

پریا یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 12:31 ب.ظ

خیلی جالب بود الهی بمیرم ؛۵۲۵بچه ی بی ادب گربه به این نازی و با ادبی رو زد؟؟؟گناه داشت

فقط آبجی جون ریاضیات تو مشکل داره یا من اشتبا میبینم اینجا فقط یه بچه ست نه۵۲۵ تا...
راس میگی بچه بی ادبی بود..

مدیر وبلاگ (عمومی۸۹) یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 11:30 ق.ظ http://generalhealth89.blogfa.com

جالبه ولی چون سرعت شبکه کمخوب دیده نمی شه

چرا مدیر محترم باید چند ثانیه صبر کنی تا سرچ اینترنت تموم بشه بعدش خوب میشه

سپیده مامایی۹۰ یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 10:20 ق.ظ

سلام عزیزم خیلی قشنگ بود.

سلام عزیزم خودت قشنگی.

پرستاری تبریز شنبه 24 دی 1390 ساعت 09:35 ب.ظ http://www.nurse20.blogfa.com

سلام دوست و همکار عزیز.
ان شاا... شما هم یه روز سال آخری میشین.
قدر این روزاتون رو بدونید ,ما که الان سال آخریم حسرت شماها رو می خوریم.چرا که هیچ دورانی مثل دوران دانشجویی خاطره انگیز نیست.
شما هم با افتخار لینک شدید.ممنون از حضورتون.[گل][گل][گل]

چــــــــــــــــــــشم ترم بالایی حتما

مرسی که به ما افتخار دادید

امیدوارم بازم سر بزنید همکار محترم